loading...
سایت تفریحی و سرگرمی پرشین پاتوق
arad بازدید : 1049 1392/04/19 نظرات (0)

 

« درست شبیه یک زن » نام اولین فیلم سه گانه ای است که گفته شده رشید بوشارب قرار است درباره تقابل دنیای اعراب و غرب بسازد. بوشارب که فیلمسازی 1فرانسوی – الجزایری است ، بیشتر به جهت ساخت آثار انتقادی – اجتماعی شناخته می شود اما فیلمهایی که باعث شهرت وی شده، در مسیری متفاوت از مسیر همیشگی فیلمسازی او ساخته شده است. فیلمهای « روزهای افتخار » و « خارج از قانون » که بوشارب به واسطه ساخت آنها توانست جوایز ریز و درشت زیادی را کسب کند و حتی به عنوان کاندید بهترین فیلم خارجی در جوایز اسکار هم حضور داشته باشد، از جمله فیلمهای موفق وی به شمار می رود. اما نه « خارج از قانون » و نه » روزهای افتخار » فیلمهایی نبودند که بتوانند در گیشه موفق باشند. تم سیاسی این دو اثر به حدی پر رنگ و نا آشنا بودند که تنها تماشاگران الجزایری و فرانسوی می توانستند رویدادهای شرح داده شده در این دو فیلم را بطور کامل درک و تفسیر کنند! 

اما « درست شبیه یک زن » اینبار دیگر تم سیاسی آشنای فیلمهای بوشارب را ندارد. فیلم بیشتر به « رود لندن » شباهت دارد که بوشارب در سال 2009 آن را ساخته بود و داستان تقابل یک مرد عرب و یک زن انگلیسی در مواجه با مشکلات اجتماعی شان را به تصویر می کشید. « درست شبیه یک زن » البته در مقایسه با « رود لندن » اثری به مراتب ضعیف تر به شمار می رود که اصلاً اتفاق خوشی برای آغاز یک سه گانه به شمار نمی رود.

داستان فیلم درباره دختر جوانی به نام مرلین ( سینا میلر ) است که علاقه زیادی به پایکوبی به سبک عربی دارد و در کلاسهای این هنر نیز شرکت می کند. مرلین تصمیم دارد تا به شهر سانتا فه برود تا در یک تست جذب برای پایکوبی به سبک عربی شرکت کند و به همین جهت اینروزها به شدت مشغول تمرین است. مونا ( گلشیفته فراهانی ) مهاجری مصری 2است که اکنون به همراه همسرش مراد ( رشدی زم ) و مادر همسرش در شیکاگو زندگی می کند. مراد در این شهر فروشگاهی دارد که مرلین مشتری آن است و معمولاً از آنجا خرید می کند. 

اما مرلین و مونا ، دو زنی هستند که هر کدام مشکلات خاص خودشان را در زندگی شان دارند. مرلین دوست پسری دارد که به درد هیچ کاری نمی خورد و به تازگی هم میلر او را در خانه اش با دختر دیگری دیده . از طرف دیگر، مونا قادر به بچه دار شدن نیست و این موضوع همیشه باعث اختلاف او و مادر شوهرش می شود. در یکی از روزهای معمولی مونا، وی به دلیل سهل انگاری ، باعث مسومیت مادر مراد و متعاقباً مرگ او می شود. مونا که از این اتفاق شوکه شده و احساس می کند که بزودی به جرم مرگ مادرشوهرش مجازات خواهد شد، به میلر که او هم وضعیت بدی را سپری میکند ، ملحق می شوند و این دو در کنار هم در سفری جاده ای به سوی سانتا فه را پی میگیرند اما در ادامه با مشکلاتی مواجه می شوند که ...

بزرگترین مشکل « درست شبیه یک زن » فیلمنامه ضعیف و کارگردانی ضعیف تر بوشارب است که در جای جای فیلم نمایان است. « درست شبیه یک زن » از همان دقایق اول ، دو شخصیت زن را به تماشاگر معرفی می کند که هر کدام از آنها دارای مشکلاتی در زندگی شخصی شان هستند، اما متاسفانه بوشارب این مشکلات را به بدترین و کلیشه ای ترین شکل ممکن به تصویر می کشد و به اصطلاح خِشت اول را بد می چیند. وی با توسل به دو اتفاق کلیشه ای و قابل پیش بینی ( که این اتفاقات در این فیلم بدتر از هر زمان دیگری رخ داده )، دو دختر را که از زندگی بیزار شده اند ، رهسپار جاده می کند اما متاسفانه فیلم حتی در مسیر جاده هم حرف تازه ای برای تماشاگر ندارد.

سفر جاده ای دو دختر در جاده همانطور که از ابتدای فیلم می شد به راحتی حدس زد، به مشتی اتفاقات رایج از جمله آزار توسط مردان و پایکوبی در کافه ها سپری می شود. سعی و تلاش بوشارب برای به تصویر کشیدن زندگی دنیای زنان رنج کشیده، در اینجا بسیار ساده لوحانه به تصویر کشیده شده و هرگز باعث همراهی تماشاگر با 3شخصیت های داستان نمی شود. به عنوان مثال سکانس های پایکوبی مونا و مرلین در کافه ای که از وضعیت اش مشخص هست اصلاً مناسب هیچ جنس مونثی نیست، هرگز دلیل قانع کننده ای برای تحریک احساس همدردی تماشاگر با مرلین و مونا نیست. بوشارب می توانست مشکلات دو دختر جوان را در موقعیت ها و شرایط بهتری به تصویر بکشد اما به مشکلات رایج جاده ای بسنده کرده که حتی گهگاهی گریبانگیر مردان هم می شد چه برسد به زنان ! 

از طرف دیگر، عدم پرداخت دو شخصیت اصلی داستان با توجه به اینکه تقریباً تمام مدت زمان فیلم در اختیار آنهاست، یکی از اشکالات عمده فیلمنامه به شمار می رود که قابل بخشش نیست. « درست شبیه یک زن » فیلم شلوغی نیست، بسیار محدود است و تعداد شخصیت های مهم فیلم به انگشتان یک دست هم نمی رسد. پس نیاز هست تا کارگردان این موضوع را درک کرده و با دقت، شخصیت های داستانش را برای تماشاگر ملموس نماید. اما در « درست شبیه یک زن » ما دو دختر جوان را داریم که یا در حال پایکوبی و به اصطلاحً " قِر کمر " هستند، یا در حال نگاه کردن به افق و قهر و آشتی کردن با هم! این کم کاری از کارگردان برجسته ای همچون بوشارب ، اصلاً قابل قبول نیست.

در مورد بازی بازی4گران فیلم نیز باید گفت که فیلم هیچ فرصتی برای خودنمایی و شکوفا شدن هنر آنها در اختیارشان قرار نداده است. گلشیفته فراهانی که پس از خروج از ایران، نتوانسته توفیق قابل توجهی در سینمای جهان کسب کند، در « درست شبیه یک زن » نیز این مسیر را ادامه داده و یکی دیگر از بازی های معمولی خودش را به نمایش گذاشته است. گلشیفته فراهانی در « درست شبیه یک زن » فاصله بسیار زیادی با یک ستاره دارد که زمانی در سینمای ایران صاحب آن جایگاه بود. سینا میلر بازی مراتب بهتری از گلشیفته فراهانی ارائه کرده است. البته در اینکه پرداخت شخصیت مرلین به هیچوجه قابل قبول نیست، شکی نیست اما بهرحال سینا میلر توانسته در حد بضاعت و توانش، به داد فیلم برسد.

در نهایت باید گفت که « درست شبیه یک زن » یک اثر ضعیف و بی ارزش است. فیلم به هیچوجه در قامت سینما نمی گنجد و در بهترین حالت ممکن، یک اثر تلویزیونی سطحی است که حتی در این صورت هم نمی تواند رضایت تماشاگرش را جلب کند. « درست شبیه یک زن » شبیه به صدها فیلم دیگری است که همه سالها در آمریکا ساخته و اکران می شوند و کسی از ساخت و نمایش آنها با خبر هم نمی شود، اما نکته ناراحت کننده آن برای ایرانیان این است که استعدادی به نام گلشیفته فراهانی در یکی از این آثار بی ارزش حضور دارد که تمام هنر بازیگری اش در آن به هدر رفته و علناً بیشترین شباهت ممکن را به یک مهره سوخته پیدا کرده است. 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سرعت لوود شدن سایت برای شما چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 357
  • کل نظرات : 83
  • افراد آنلاین : 18
  • تعداد اعضا : 157
  • آی پی امروز : 64
  • آی پی دیروز : 37
  • بازدید امروز : 74
  • باردید دیروز : 62
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 74
  • بازدید ماه : 74
  • بازدید سال : 11,047
  • بازدید کلی : 657,992
  • گلچین پیشوازها
    code
    لینک باکس